[جمله]

turn one's stomach

/tɜrn wʌnz ˈstʌmək/

1 حال بهم خوردن دل آشوب شدن

  • 1.The sight of the dead dog on the road turned the children's stomachs.
    1. منظره سگ مرده در جاده حال بچه ها را بهم زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان