[فعل]

to turn over

/tɜrn ˈoʊvər/
فعل ناگذر
[گذشته: turned over] [گذشته: turned over] [گذشته کامل: turned over]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به فروش رفتن

  • 1.Most of our items turned over very well; it means our business is doing well.
    1. بیشتر کالاها خیلی خوب به فروش رفتند؛ این به این معنی است که کسب و کار خوب پیش می‌رود.

2 وارونه کردن برگرداندن (صفحه و...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: برگرداندن
مترادف و متضاد flip over
  • 1.Turn over the box and look at the bottom.
    1. این جعبه را وارونه کن و به پایین (زیر) آن نگاه کن.

3 رو برگردادن پشت به کسی کردن

  • 1.She turned over and went back to sleep.
    1. او رویش را برگرداند و دوباره به خواب رفت.

4 ورق زدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ورق زدن
  • 1.If you turn over the page you'll find the answers on the other side.
    1. اگر صفحه را ورق بزنید پاسخ‌ها را در آن طرف پیدا خواهید کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان