Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حقیقی
2 . بیریا
3 . تحت تاثیر قرار نگرفته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unaffected
/ʌnɐfˈɛktᵻd/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حقیقی
واقعی
2
بیریا
صادق، نامتظاهرانه
1.He greeted me with unaffected warmth.
1. او با صمیمیت نامتظاهرانه به من سلام داد.
3
تحت تاثیر قرار نگرفته
دگرگوننشده، تغییرنیافته
1.The north remained unaffected by the drought.
1. شمال (کشور) تحت تاثیر خشکسالی قرار نگرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
unadorned
unaccustomed
unaccounted for
unaccountable
unaccompanied baggage
unaffordable
unafraid
unaided
unalike
unalterable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان