[صفت]

unclear

/ʌnˈklɪr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unclearer] [حالت عالی: unclearest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامعلوم نامفهوم

معادل ها در دیکشنری فارسی: مبهم
مترادف و متضاد uncertain clear
  • 1.It's unclear what actually happened that night.
    1. نامعلوم است که واقعاً آن شب چه اتفاقی افتاد.
  • 2.The situation at the moment is unclear.
    2. وضعیت در حال حاضر نامعلوم است.
An unclear voice
صدایی نامفهوم

2 نامطمئن

مترادف و متضاد clear
  • 1.I'm unclear about what you want me to do.
    1. من درباره اینکه می‌خواهی چکار کنم نامطمئن هستم [مطمئن نیستم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان