Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کشتنشده
2 . کمسواد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
uncultivated
/ʌnˈkʌltɪveɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more uncultivated]
[حالت عالی: most uncultivated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کشتنشده
زراعتنشده
مترادف و متضاد
cultivated
1.These meadowlands have lain uncultivated for centuries.
1. این چمنزارها برای قرنها کشتنشده باقی ماندهاند.
2
کمسواد
بدون تحصیلات
مترادف و متضاد
educated
an ignorant and uncultivated soldier
یک سرباز جاهل و کمسواد
تصاویر
کلمات نزدیک
unctuous
uncritical
uncreative
uncover
uncouth
uncut
undamaged
undated
undaunted
undecided
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان