Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بانگرانی
2 . با ناراحتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
uneasily
/ʌnˈiːzɪli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بانگرانی
بااسترس
مترادف و متضاد
anxiously
1.She looked uneasily around the room.
1. او بانگرانی به اطراف اتاق نگاه انداخت.
2
با ناراحتی
1.She had slept uneasily that night.
1. او آن شب با ناراحتی خوابیده بود. [او آن شب راحت نخوابیده بود.]
تصاویر
کلمات نزدیک
unease
unearthly
unearth
unearned income
undying
uneasy
uneatable
uneconomic
uneducated
unelected
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان