Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . متزلزل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unsteady
/ʌnˈstedi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unsteadier]
[حالت عالی: unsteadiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متزلزل
لرزان، بیتعادل
مترادف و متضاد
steady
1.an unsteady hand
1. دست لرزان
2.She is still a little unsteady on her feet after the operation.
2. او هنوز بعد از عمل جراحی روی پاهایش بیتعادل است [تعادل ندارد].
تصاویر
کلمات نزدیک
unstated
unstained
unstable
unspoken
unspoiled
unsteady start
unstoppable
unsubscribe
unsubstantiated
unsuccessful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان