[صفت]

unsure

/ʌnˈʃʊr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unsurer] [حالت عالی: unsurest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامطمئن

معادل ها در دیکشنری فارسی: نامعلوم مردد
مترادف و متضاد sure
  • 1.I was unsure how to tell them.
    1. نامطمئن بودم که چطور به آنها بگویم.
  • 2.I'm a little unsure about what to do.
    2. کمی نامطمئن هستم که چکار کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان