Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پردهبرداری کردن
2 . آشکار ساختن
3 . به بازار معرفی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to unveil
/ˌʌnˈveɪl/
فعل گذرا
[گذشته: unveiled]
[گذشته: unveiled]
[گذشته کامل: unveiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پردهبرداری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشکار کردن
پردهبرداری کردن
پرده برداشتن
1.The memorial to those who had died in the war was unveiled by the Queen.
1. از بنای یادبود افرادی که در جنگ کشته شده بودند توسط ملکه پردهبرداری شد.
2
آشکار ساختن
پدیدار کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نمایاندن
مترادف و متضاد
reveal
3
به بازار معرفی کردن
1.The company recently unveiled a test version of its new search engine.
1. شرکت اخیراً یک نسخه آزمایشی از موتور جستجوی جدیدش به بازار معرفی کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
unusually
unusual
unused
unusable
untutored
unveiling
unvoiced
unwanted
unwarranted
unwary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان