[قید]

up front

/ˌʌp ˈfɹʌnt/
غیرقابل مقایسه

1 از پیش پیشاپیش

  • 1.We'll pay you half up front and the other half when you've finished the job.
    1. ما نیمی از مبلغ را از پیش و نصف دیگر را بعد از تمام کردن کار پرداخت خواهیم کرد.

2 در مقابل در جلو

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان