[صفت]

upright

/ˈʌpraɪt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more upright] [حالت عالی: most upright]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ایستاده راست

معادل ها در دیکشنری فارسی: قایم
  • 1.Gradually raise your body into an upright position.
    1. به تدریج بدن خود را به حالت ایستاده درآورید.

2 شریف صادق، شرافتمند، درستکار

معادل ها در دیکشنری فارسی: درستکار
مترادف و متضاد upstanding
an upright citizen
یک شهروند شریف
[قید]

upright

/ˈʌpraɪt/
غیرقابل مقایسه

3 ایستاده راست، عمودی

  • 1.Keep the bottle upright.
    1. بطری را ایستاده نگهدار.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان