[اسم]

uproar

/ˈʌprɔːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جنجال آشوب، شورش

معادل ها در دیکشنری فارسی: بلوا پرخاش هیاهو همهمه غوغا
  • 1.The fans made a great uproar when their team lost the game.
    1. هوادارها جنجال عظیمی برپا کردند وقتی تیم‌شان بازی را باخت.

2 غرش صدای بلند، فریاد

معادل ها در دیکشنری فارسی: نعره
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان