[اسم]

VAT

(value added tax)
/ˌviː eɪ ˈtiː/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مالیات بر ارزش افزوده

  • 1.Prices include VAT.
    1. هزینه‌ها شامل مالیات بر ارزش افزوده هستند.
[اسم]

vat

/væt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بشکه مخزن

  • 1.The grape juice is then transferred to a fermentation vat.
    1. سپس آب انگور به مخزن تخمیر منتقل می‌شود.
a vat of whisky
یک بشکه ویسکی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان