Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لاف زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to vaunt
/vɔːnt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: vaunted]
[گذشته: vaunted]
[گذشته کامل: vaunted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
لاف زدن
به رخ (دیگران) کشیدن
مترادف و متضاد
boast
brag
1.The head coach warned her players not to vaunt their undefeated record.
1. سرمربی به بازیکنانش هشدار داد که لاف رکورد شکست ناپذیریشان را نزنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
vaulting
vaulted
vault
vat
vastness
vazquez
vcr
vd
vdu
veal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان