[صفت]

veiled

/veɪld/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پوشیده حجاب‌دار، روبندزده

معادل ها در دیکشنری فارسی: پوشیده نقابدار مستور مستتر
  • 1.A veiled woman gave me a kindly smile.
    1. یک خانم روبندزده به من لبخندی مهربان زد.

2 پنهانی مستتر

معادل ها در دیکشنری فارسی: مکتوم
مترادف و متضاد conceited hidden
  • 1.She made a veiled reference to his past mistakes.
    1. او ارجاعی مستتر به اشتباهات گذشته او کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان