Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خراب کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to vitiate
/ˈvɪʃieɪt/
فعل گذرا
[گذشته: vitiated]
[گذشته: vitiated]
[گذشته کامل: vitiated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خراب کردن
تباه کردن
مترادف و متضاد
destroy
1.He said that American military should never again be vitiated by political concerns.
1. او گفت که ارتش آمریکا هرگز نباید دوباره به خاطر نگرانی های سیاسی تباه شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vitamin
vitally
vitality
vital statistics
vital organs
vitreous body
vitriolic
vituperate
vituperation
vituperative
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان