[اسم]

vitamin

/ˈvɑɪt̬.ə.mɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ویتامین

معادل ها در دیکشنری فارسی: ویتامین
  • 1.Oranges are full of vitamin C.
    1. پرتقال سرشار از ویتامین سی است.
a vitamin pill
یک قرص ویتامین
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان