Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به اختیار خود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
voluntarily
/ˌvɑːlənˈterəli/
غیرقابل مقایسه
1
به اختیار خود
از روی اراده، داوطلبانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزادانه
داوطلبانه
مترادف و متضاد
willingly
1.She left the job voluntarily.
1. او به اختیار شغلش را رها کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
volumize
voluminous
volume
volubly
voluble
voluntary
voluntary sector
voluntary service overseas
volunteer
voluptuous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان