آخرین چیزی که میخواستم این بود که ناراحتت کنم [اصلا نمیخواستم ناراحتت کنم].
to want somebody/something to do something
از کسی/چیزی خواستن کاری را انجام دادن
Do you want me to take you to the station?
میخواهی تو را به ایستگاه برسانم؟
I just wanted...
من فقط میخواستم...
I just wanted to know if everything was all right.
من فقط میخواستم بدانم آیا همهچیز روبهراه است یا نه.
if you want
اگر بخواهی
You can come too, if you want.
تو هم میتوانی بیایی، اگر بخواهی.
to want (to do something)
خواستن کاری را انجام دادن
What do you want to do tomorrow?
فردا میخواهی چه کار کنی؟
to want somebody/something doing something
از کسی/چیزی خواستن کاری را انجام دادن
I don't want you coming home so late.
من نمیخواهم تو اینقدر دیر به خانه بیایی.
to want somebody/something + adj
کسی/چیزی را (به نوعی) خواستن
Do you want your coffee black or white?
قهوه خود را تلخ میخواهید یا با شکر؟
کاربرد فعل want به معنای خواستن یا میل داشتن
معادل فعل "want"، در فارسی "خواستن" یا "میل داشتن" است.
- زمانی که بخواهیم از میل یا خواسته افراد صحبت کنیم، از این فعل استفاده میکنیم. مثال:
".I want some chocolate" (من مقداری شکلات میخواهم.)