Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تحت تعقیب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
wanted
/ˈwɑːntɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more wanted]
[حالت عالی: most wanted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تحت تعقیب
فراری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تحت تعقیب
1.He is wanted by the police in connection with the deaths of two people.
1. او به خاطر ارتباط با قتل دو نفر توسط پلیس تحت تعقیب است
2.Italy’s most wanted man
2. تحت تعقیب ترین فرد ایتالیا
تصاویر
کلمات نزدیک
want to
want
wannabe
wanna
wangle
wanting
wanton
wants
war
war crime
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان