Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مراقب بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to watch out
/wɑʧ aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: watched out]
[گذشته: watched out]
[گذشته کامل: watched out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مراقب بودن
مواظب بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاییدن
مواظب بودن
informal
1."Watch out!" he shouted, but it was too late - she had knocked the whole tray of drinks on the floor.
1. او داد زد: «مراقب باش!» اما دیر شده بود؛ او یک سینی پر از نوشیدنی را روی زمین انداخت.
2.Watch out! There's a car coming!
2. مراقب باش! یک ماشین دارد میآید!
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
walk off with
walk into
wait up
wait around
visit with
wind down
work upon
work toward
wriggle out of
accede to
کلمات نزدیک
watch movies
watch military parade
watch fireworks
watch a quiz show
watch
watch over
watch tv
watchband
watchdog
watchful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان