Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آبشار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
waterfall
/ˈwɔːt̬.ərˌfɔːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبشار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبشار
مترادف و متضاد
cascade
shower
1.The height of that waterfall is unbelievable.
1. ارتفاع آن آبشار باورنکردنی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
watered-down
watercress
watercraft
watercourse
watercolor
waterfowl
waterfront
waterhole
watering can
waterline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان