[جمله]

wear one's heart on one's sleeve

/wɛr wʌnz hɑrt ɑn wʌnz sliv/

1 احساسات خود را زود بروز دادن صاف و ساده بودن، دل نازک بودن، دلسوز بودن

informal
  • 1.Because she wears her heart on her sleeve, it's easy to hurt her feelings.
    1. چون او دل نازک است، خیلی راحت احساساتش جریحه‌دار می‌شود.
  • 2.John always has his heart on his sleeve so that everyone knows how he feels.
    2. "جان" همیشه احساساتش را زود بروز می‌دهد برای همین همه می‌دانند او چه حسی دارد.
توضیح درباره اصطلاح wear one's heart on one's sleeve
در زمان های قدیم شوالیه ها موقع مبارزه به بازوی شان روبانی به بازو می بستند که همرنگ با رنگ نشان خانوادگی بانویی که بود به او علاقه مند بودند. اینگونه همه می فهمیدند که یک شوالیه چه کسی را دوست دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان