[قید]

wearily

/ˈwɪrəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از خستگی با خستگی

  • 1.‘Yes, yes, I know,’ she said wearily.
    1. او با خستگی گفت: «آره، آره، می‌دانم.»
  • 2.He closed his eyes wearily.
    2. او از خستگی چشم‌هایش را بست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان