Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (بهکندی) سپری شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to wear on
/ˈwɛɹ ˈɑːn/
فعل ناگذر
[گذشته: wore on]
[گذشته: wore on]
[گذشته کامل: worn on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(بهکندی) سپری شدن
1.As the evening wore on, she became more and more nervous.
1. همانطور که شب بهکندی سپری میشد، او بیشتر و بیشتر مضطرب میشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wear off
wear more than one hat
wear kid gloves
wear down
wear away
wear one's heart on one's sleeve
wear out
wear special clothes
wear the pants in the family
wearer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان