Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویسکی (نوشیدنی الکلی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
whiskey
/ˈwɪski/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ویسکی (نوشیدنی الکلی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویسکی
1.a bottle of whisky
1. یک بطری ویسکی
تصاویر
کلمات نزدیک
whisker
whisk
whirr
whirlwind
whirlpool
whiskey mac
whisky
whisky sour
whisper
whist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان