Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . استخوان جناق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
wishbone
/ˈwɪʃboʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استخوان جناق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جناغ
1.having a bird's wishbone is considered lucky in some cultures.
1. داشتن استخوان جناق پرنده ها در برخی فرهنگ ها خوش شانسی محسوب می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wish
wisely
wise guy
wise
wisdom tooth
wishing bone
wisteria
witch
with child
withdraw
کلمات نزدیک
wish you a great holiday!
wish list
wish
wisely
wisecrack
wishful thinking
wishy-washy
wisp
wispy
wisteria
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان