Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برداشت
2 . کنارهگیری
3 . ترک اعتیاد (به ماده مخدر)
4 . لغو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
withdrawal
/wɪðˈdrɔːəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برداشت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برداشت
1.You can make withdrawals of up to $250 a day.
1. شما میتوانید تا مرز 250 دلار در روز برداشت کنید.
2
کنارهگیری
پسروی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انصراف
پسروی
کنارهگیری
1.Withdrawal is a classic symptom of depression.
1. کنارهگیری از نشانههای اصلی افسردگی است.
withdrawal from the classroom experience
کنارهگیری از تجربه کلاسی
3
ترک اعتیاد (به ماده مخدر)
1.I got withdrawal symptoms after giving up smoking.
1. من بعد از ترک سیگار علایم ترک اعتیاد داشتم.
4
لغو
فسخ، حذف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عقبنشینی
تصاویر
کلمات نزدیک
withdraw from the competition
withdraw from a course
withdraw
with tongue in the cheek
with respect to
withdrawal symptoms
withdrawn
wither
withered
withering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان