Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تعادل زندگی شخصی-زندگی کاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
work-life balance
/ˌwɜːrk laɪf ˈbæləns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تعادل زندگی شخصی-زندگی کاری
1.Part-time working is often the best way to improve your work-life balance.
1. نیمه وقت کار کردن اغلب بهترین روش برای بهبود تعادل زندگی شخصی-زندگی کاری است.
تصاویر
کلمات نزدیک
work with a computer
work up
work to rule
work release
work permit
workable
workaholic
workbench
workbook
worked up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان