[فعل]

andar

/andˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: anduve] [حال: ando] [گذشته: anduve] [گذشته کامل: andado]

1 راه رفتن

مترادف و متضاد caminar
  • 1."Cuando ando, me canso mucho", le dijo la anciana a su médico.
    1. پیرزن به پزشکش گفت: «وقتی که راه می‌روم، خیلی خسته می‌شوم.»
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان