[اسم]

la audición

/ˌaʊðiθjˈɔn/
غیرقابل شمارش مونث

1 شنوایی

  • 1.Beethoven compuso esta obra antes de empezar a perder la audición.
    1. "بتهوون" این قطعه را قبل از اینکه شنوایی‌اش را از دست بدهد، نوشت.

2 آزمون بازیگری یا خوانندگی آزمون هنری

  • 1.En la audición de canto, la voz me temblaba.
    1. در آزمون خوانندگی صدایم می‌لرزید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان