[اسم]

la sensibilidad

/sˌɛnsiβˌiliðˈad/
قابل شمارش مونث
[جمع: sensibilidades]

1 حساسیت

  • 1.Andrés colocó una pesa sobre la balanza para probar su sensibilidad.
    1. "آندرس" یک وزنه روی ترازو گذاشت تا حساسیتش را امتحان کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان