[اسم]

la percepción

/pˌɛɾθepθjˈɔn/
غیرقابل شمارش مونث

1 ادراک آگاهی، احساس، درک

  • 1.Después de dejar de fumar, mejoró su percepción de los sabores.
    1. پس از ترک سیگار، درکش از مزه‌ها بهتر شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان