[فعل]

caer

/kaˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: caí] [حال: caigo] [گذشته: caí] [گذشته کامل: caído]

1 افتادن

  • 1.La manzana cayó en la hierba.
    1. سیب روی چمن افتاد.

2 زمین خوردن افتادن (caerse)

  • 1.Mi hijo se cayó corriendo y se lastimó las rodillas.
    1. وقتی که پسرم داشت می‌دوید، افتاد و زانوهایش زخم شد.

3 آویزان بودن

  • 1.Las sábanas caen de la cama por un lado más que por el otro.
    1. ملحفه‌ها از یک سمت بیشتر از سمت دیگر آویزان بودند.

4 کاهش یافتن کم شدن

  • 1.Esperamos que los precios caigan durante las rebajas del fin de año.
    1. امیدواریم که قیمت‌ها در حراج‌های آخر سال کاهش یابد.

5 سقوط کردن شکست خوردن، سرنگون شدن

  • 1.El castillo cayó tras un largo sitio.
    1. (آن) قصر پس از یک محاصره طولانی سقوط کرد.

6 مردن

  • 1.Muchos soldados han caído defendiendo su país.
    1. سربازان زیادی در حال دفاع از کشورشان مرده‌اند.

7 اتفاق افتادن رخ دادن

  • 1.Semana Santa cae en abril este año.
    1. امسال عید پاک در آوریل (اتفاق) می‌افتد.

8 واقع بودن بودن

  • 1.El supermercado cae a tres cuadras de aquí.
    1. سوپرمارکت سه بلوک دورتر از اینجا است.

9 رسیدن (چیزی به کسی)

  • 1.Ojalá que el premio gordo caiga en los hogares más necesitados.
    1. امیدوارم که جایزه بزرگ به کسی برسد که بیشتر از همه نیازمند است.

10 فهمیدن به‌یاد آوردن

informal
  • 1.Te conozco de algún lugar, pero no caigo en donde.
    1. من تو راز از یک جایی می‌شناسم، اما نمی‌دانم از کجا.

11 گول خوردن

  • 1.El taxista intentaba engañarme porque me veo extranjero, pero no caí.
    1. راننده تاکسی سعی کرد من را فریب بدهد، زیرا من شبیه خارجی‌ها بودم؛ اما من گول نخوردم.

12 آمدن رسیدن

  • 1.Los invitados están al caer y la cena aún no está lista.
    1. نزدیک است که مهمان‌ها برسند و شام هنوز آمده نیست.

13 خراب شدن (کامپیوتر) از سرویس خارج شدن (caerse)

  • 1.La red de la universidad se cayó por mantenimiento.
    1. شبکه دانشگاه به‌خاطر نگهداری از سرویس خارج شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان