Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تعیین کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
concretar
/kˌɔnkɾetˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: concreté]
[حال: concreto]
[گذشته: concreté]
[گذشته کامل: concretado]
صرف فعل
1
تعیین کردن
معین کردن
1.Mi secretaria te llamará para concretar la fecha de la cirugía.
1. منشی من با شما تماس خواهد گرفت تا تاریخ جراحی را معین کند.
کلمات نزدیک
compañía
cobrar
céntrico
canapé
buen provecho
contestador
contundente
dieta
divertir
embutido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان