[فعل]

conocer

/kˌonoθˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: conocí] [حال: conozco] [گذشته: conocí] [گذشته کامل: conocido]

1 شناختن

  • 1.Conozco a tu amigo del colegio.
    1. من دوست مدرسه‌ات را می‌شناسم.

2 آشنا شدن (conocerse)

  • 1.Se conocieron en un curso de inglés.
    1. آنها در کلاس انگلیسی باهم آشنا شدند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان