[صفت]

económico

/ˌekonˈɔmiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: económica] [جمع مونث: económicas] [جمع مذکر: económicos]

1 ارزان اقتصادی، مقرون‌به‌صرفه

مترادف و متضاد barato
  • 1.Esta carne picada es económica, pero contiene más grasa.
    1. این گوشت چرخ‌کرده ارزان است، اما چربی بیشتری دارد.

2 اقتصادی

  • 1.Durante la crisis económica, tuve que vender mi carro y mi casa.
    1. طی دوران بحران اقتصادی مجبور شدم که اتومبیل و خانه‌ام را بفروشم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان