[اسم]

el dedo

/dˈeðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: dedos]

1 انگشت

  • 1.Me corté el dedo haciendo la cena.
    1. وقتی داشتم شام درست می‌کردم، انگشتم برید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان