Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . جروبحث
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la discusión
/dˌiskusjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: discusiones]
1
جروبحث
1.Tuve una discusión con el vecino por los ruidos molestos que venían de su apartamento.
1. من با همسایهام سر سروصداهای بلندی که از آپارتمانش میآمد، جروبحث کردم.
کلمات نزدیک
dejar a alguien
crisis
convivir
comprometer
caer mal
divorciar
educar
hijo adoptivo
llevarse bien
llevarse mal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان