[فعل]

divorciarse

/dˌiβɔɾθjˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me divorcié] [حال: me divorcio] [گذشته: me divorcié] [گذشته کامل: divorciado]

1 طلاق گرفتن

  • 1.Mi primo Gabriel se acaba de divorciar de la segunda esposa.
    1. پسرعمویم، "گابریل" به‌تازگی از دومین زنش طلاق گرفته‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان