[فعل]

convivir

/kˌɔmbiβˈiɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: conviví] [حال: convivo] [گذشته: conviví] [گذشته کامل: convivido]

1 باهم زندگی کردن

  • 1.El porcentaje de parejas jóvenes que conviven en lugar de casarse va en aumento.
    1. درصد زوج‌های جوانی که به‌جای ازدواج باهم زندگی می‌کنند، در حال افزایش است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان