Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . صنعت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la industria
/indˈustɾia/
قابل شمارش
مونث
[جمع: industrias]
1
صنعت
1.La industria del cine se ha adaptado a las nuevas tecnologías de filmación.
1. صنعت سینما تکنولوژیهای جدیدی را برای فیلمبرداری به کار گرفتهاست.
کلمات نزدیک
disminución
eólico
tóxico
regulación
renovable
nocivo
impacto
exagerado
demográfico
agotar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان