[اسم]

los lácteos

/lˈakteos/
قابل شمارش جمع

1 لبنیات

  • 1.Me encantaría comer helado, pero los lácteos me molestan el estómago.
    1. من خیلی دوست دارم بستنی بخورم، اما لبنیات معده من را اذیت می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان