[فعل]

llamar

/ʎamˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: llamé] [حال: llamo] [گذشته: llamé] [گذشته کامل: llamado]

1 تماس گرفتن زنگ زدن

  • 1.Tengo otra persona en la línea. Tendré que llamarte en unos minutos.
    1. یک نفر پشت خط است. باید چند دقیقه دیگر با تو تماس بگیرم.

2 نامیده شدن (llamarse)

  • 1.¿Cómo te llamas?
    1. اسم تو چیست؟
  • 2.Se llamará Emilia, en honor a su abuela.
    2. او به افتخار مادربزرگش "امیلیا" نامیده خواهد شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان