Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گوش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la oreja
/ɔɾˈɛxa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: orejas]
1
گوش
1.No tiene agujeros en las orejas.
1. گوشهای او نگین ندارد.
کلمات نزدیک
ojo
nariz
mil millones
un millón
mil
boca
diente
labio
cabello
barba
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان