Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گلابی
2 . لامپ
3 . کلید (روشن و خاموش)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la pera
/pˈɛɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: peras]
1
گلابی
1.Compramos una cesta de peras en el mercado.
1. ما از بازار یک سبد گلابی خریدیم.
2
لامپ
1.La lámpara no funciona. ¿Podrías cambiar la pera?
1. آباژور کار نمیکند. میشود لامپش را عوض کنی؟
3
کلید (روشن و خاموش)
1.La pera de esta lámpara está fallando.
1. کلید این آباژور خراب است.
کلمات نزدیک
plátano
manzana
calabaza
trufa
puerro
tomate
limón
fresa
piña
sandía
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان