[صفت]

pionero

/pjonˈɛɾɔ/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: pionera] [جمع مونث: pioneras] [جمع مذکر: pioneros]

1 پیشگام پیشتاز

  • 1.La ciudad acaba de estrenar un sistema de transporte pionero en nuestra comunidad.
    1. شهر ما به‌تازگی در منطقه‌مان یک سیستم حمل‌ونقل پیشگام به کار گرفته‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان