Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . زانو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la rodilla
/roðˈiʎa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: rodillas]
1
زانو
1.El jugador de baloncesto se lesionó la rodilla.
1. زانوی بازیکن بسکتبال آسیب دید.
کلمات نزدیک
pierna
mano
brazo
cabeza
sien
pie
vientre
ombligo
mama
pecho
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان