[اسم]

el saludo

/salˈuðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: saludos]

1 سلام احوال‌پرسی

  • 1.Sonia y Carlos intercambiaron saludos al encontrarse en el mercado.
    1. وقتی که "سونیا" و "کارلوس" در بازار همدیگر را دیدند، باهم احوال‌پرسی کردند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان