Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . متخصص کامپیوتر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el informático
/ˌimfɔɾmˈatiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: informáticos]
[مونث: informática]
1
متخصص کامپیوتر
1.No te recomiendo que trates de arreglar tu laptop. Llévalo a un informático.
1. من توصیه نمیکنم که خودت سعی کنی که لپتاپت را درست کنی. آن را به یک متخصص کامپیوتر ببر.
کلمات نزدیک
informal
mirar
idioma
cómo estás
contento
interrumpir
ordenar
profa
saludo
unir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان